زیگورات چیست؟
زیگورات در لغت به معنی بلند و برافراشته ساختن است. زیگورات معبد برج مانندی به صورت ساختمان چند طبقه و هرمی شکل می باشد که از معمولاً از دور پله می خورده است و در بالای آن قسمت اصلی معبد و احتمالاً قربانگاه قرار داشته است.
زیگورات چغازنبیل در استان خوزستان و در فاصله 40 کیلومتری جنوب شرقی شوش و 20 کیلومتری هفتتپه و در نزدیکی کرانه غربی رود دز جای گرفته است. این زیگورات نیایشگاهی است که در سال1250 پیش از میلاد در دوره ایلامیان به فرمان پادشاه مشهور ایلامی به نام «اونتاش گال» (1265- 1245 پیش از میلاد) در میانه شهر «دور اونتاشی» ساخته شده است. زیگورات چغازنبیل که از بزرگترین بناهای باستانی ایران به شمار میرود، به تمامی از خشت و آجر در زمینی به مساحت 11000 متر مربع و در 5 طبقه ساخته شده و ارتفاع آن در زمان آبادانی به قریب 50 متر و سطح زیربنای آن به 25000 متر مربع میرسیده است. هم اکنون نیمی از ارتفاع این بنا از بین رفته است.در سه سوی زیگورات چغازنبیل سه بنای کوچک آجری دایرهای شکل ساخته شده است که تنها یکی از آنها که در سوی شمال غربی قرار دارد تا حدودی سالم باقی مانده بود و دیگری که در سوی جنوب غربی قرار دارد به دست مرمتگران عضو هیئت کاوش فرانسوی شبیه به نمونه سالمِ شمال غربی بازسازی شد. در این بازسازی تنها نیمی از بنا ساخته شد و از بازسازی نیمه دیگر صرفنظر شد. بنای شمال شرقی کاملاً از بین رفته و تنها شالوده آن باقی مانده است. در باره کاربرد این سه بنا نظریههای متفاوتی عرضه شده بود. رومان گیرشمن سرپرست هیئت کـاوش چغـازنبیـل و نیز آندره پـارو از آن به عنوان «پـوستامنـت» به معنای پایه مجسمه نام بردهاند. عدهای دیگر آنرا سکو، نیمکت، مذبح، محراب و قربانگاه دانستهاند؛ و بعضی دیگر به دلیل شکل نیمدایرهای بنای بازسازی شده از آن به عنوان تریبون سخنرانی یاد کردهاند. غافل از آنکه شکل نیمدایرهای آن تنها به این سبب بوده که تنها یک نیمه آن به دست مرمتگران بازسازی شده است. البته و بیگمان احتمال «پایه مجسمه» بودن این بنا منافاتی با کاربرد تقویمی آن ندارد. در چهار سوی این سه بنا، چهار آفتابسنج آجری به شکل تاقنما یا پنجرهنما ساخته شده است که با آفتابسنجهای رصدخانه نقشرستم شباهت ظاهری دارند. بناهای مقدس بر مبنای فلسفهای که از اعتقاد آدمیان برمیخیزد، ساخته میشوند. زیگورات چغازنبیل از همین دست بناهای مقدس است که عناصر تفکر آمیخته با تقدس در آن دیده میشوند. این بنا چندطبقه و به صورت مربع است که طبقه اول آن از طبقات بالایی بزرگتر و وسیعتر است. اطراف این بنای مربع شکل، حصارهای دایرهای وجود دارند که تداعی کننده ترکیب مربع و دایره در وجود این بنای مقدسند. از این لحاظ، زیگورات چغازنبیل شبیه به خانه کعبه است.
کشف چغازنبیل
در سال ١٩٣٥ میلادی هنگامی که شرکت نفت ایران و انگلیس در حوالی رود دز به حفاریهای نفتی مشغول بود، یکی از کارمندان نیوزیلندی شرکت به نام «براون» متوجه مجموعهی عظیمی شبیه تپه شد که در مکانی مرتفع قرار گرفته بود. او از آن مجموعه که در زیر خاک مدفون بود آجری کتیبهدار پیدا کرد. در همان زمان یک گروه باستانشناس در فاصلهی ٣٥ کیلومتری در شوش به کاوشهای باستانشناسی مشغول بود. براون آن آجر را نزد گروه برد تا شاید از راز آن تپه پرده بگشایند. اینگونه بود که حفاریهای نفتی، نام زیگورات چغازنبیل را در اذهان زنده کرد. بعدها کاوشهای باستانشناسی بین سالهای ١٩٥١ تا ١٩٦٢ میلادی توسط رومن گیرشمن (Roman Girshman) باستانشناس فرانسوی انجام شد که اطلاعات مفیدی را از دل خاک در مورد چغازنبیل بیرون کشید.
معرفی زیگورات
در بینالنهرین اعتقاد مردم بر این بود که خدایان متعددی دنیا را کنترل و اداره میکنند و هر شهری را خدایی است که از آن محافظت میکند. مردم در مرکز شهر برای خدایان معبد درست میکردند تا در آن زندگی کنند که گاه به شکل زیگورات بود. معابد کوچکتری هم ساخته میشد تا مردم هدایا و پیشکشهای خود را تقدیم خدایان کنند.
زیگورات (Ziqqurat) ساختمانی هرمی شکل بود که در چند طبقه ساخته میشد و با پلکانهای متعدد به طبقات بالا میرسید. زیگوراتها در بینالنهرین قدمتی چندهزارساله دارند که در فاصلهی سالهای ٢٢٠٠ تا ٥٥٠ قبل از میلاد ساخته شدهاند.
نمونهای از یک زیگورات
درمورد فلسفهی وجودی زیگوراتها سه نظریه عنوان شده است: اول، آنها برای مصون نگهداشتن گندم از سیلاب بهاری ساخته میشدند. دوم، این زیگوراتهای سترگ تقلیدی از کوههای مقدس دورتادور فلات ایران بود. بنابراین اگرچه پیدایش این بناها در خاک بینالنهرین بود لیکن الهامبخش آنها ایران و معنای آنها از این سرزمین گرفته شده بود. بنابر نظریهی سوم که البته معروفترین قول است، زیگورات نردبان صعود به آسمان بوده است.
پس از چندهزار سال هنوز هم تعدادی از این زیگوراتها یافت میشود، به عنوان مثال زیگورات اور (Ur ziqqurat) در جنوب بینالنهرین و زیگورات چغازنبیل در ایران. زیگورات اور که ٢١١٠ سال قبل از میلاد ساخته شده قدیمیترین و زیگورات چغازنبیل بزرگترین زیگورات جهان هستند.
شهر چغازنبیل
اونتاش نپیریشا، بنیانگذار چغازنبیل
محدودهی حکومت ایلامیها خوزستان، لرستان، پشتکوه و کوههای بختیاری بود که از غرب به دجله، از شرق به قسمتی از پارس، از شمال به راه بابل و همدان و از جنوب به خلیج فارس محدود میشد و پایتخت آن شهر باستانی شوش بود.
با به حکومت رسیدن اونتاش نپیریشا (Untash Napirisha) در قرن ١٣ قبل از میلاد (١٣٤٠–١٣٠٠ قبل از میلاد)، چغازنبیل به عنوان پایتخت مذهبی و سیاسی ایلامیها در نزدیکی رود دز ساخته شد و دوراونتاش (Dur Untash) نامیده شد. دوراونتاش به معنای قلعهی اونتاش است. در بعضی از متون به خط میخی این شهر الاونتاش (Ul Untash) ذکر شده که به معنی شهر اونتاش است.
این شهر از سه حصار تودرتوی خشتی تشکیل شده و دروازهی اصلی آن بر روی حصار بزرگ در ضلع شرقی قرار دارد. در حد فاصل حصار اول و دوم کاخهای شاهی و آرامگاههای سلاطین ایلام قرار دارند. در بین حصار دوم و سوم بقایای تصفیهخانهی آب دیده میشود که جزو قدیمیترین تأسیسات آبرسانی به شمار میرود. آب آن از رودخانهی کرخه در فاصلهی چهل و پنج کیلومتری از طریق کانالی تأمین میشد. در مرکز حصار سوم معبد اصلی (زیگورات) قرار دارد.
تصویر بنیانگذار چغازنبیل –اونتاش نپیریشا– بر روی سنگ همراه با مجسمهی مفرغی همسرش ملکه نپیراسو (Napirasu) هماکنون در موزهی لوور پاریس نگهداری میشوند. مجسمهی ملکه، وی را در حال عبادت در برابر خدایان نشان میدهد. همچنین بر روی دامن ملکه نام وی به همراه چند دعا به خط میخی درج شده است.
زیگورات چغازنبیل
مجسمهی مفرغی ملکه نپیراسو
زیگورات چغازنبیل معبد اصلی (زیگورات) مربعی به ضلع ١٠٥ متر است که اضلاع آن در جهات اصلی شرقی، غربی و شمالی و جنوبی واقع شدهاند. اصل این معبد با بهکارگیری میلیونها آجر و در پنج طبقه به ارتفاع ٥٢ متر ساخته شده بود که در حال حاضر تنها دو طبقه از آن باقی مانده است. به غیر از طبقهی اول و پنجم، تمامی طبقات از خشت پر شده بودند. طبقهی پنجم که مرتفعترین طبقه محسوب میشد و تنها کاهنها و خانوادهی شاهی اجازهی ورود به آن طبقه را داشتند، جایگاه قراردادن خدای اینشوشینک (god Inshushinak) یا خدای خاص شهر شوش بود. در حقیقت اونتاش، پادشاه ایلامی، این بنا را برای اینشوشینک ساخت. ایلامیها معتقد بودند که هنگام غروب، خدایشان از آخرین طبقهی زیگورات به آسمان پرواز میکند و روز بعد باز میگردد.
بر روی دیوارهای معبد آجرهایی به خط میخی مشاهده میشود که همگی دارای متنی یکسان هستند و بیانگر نام پادشاه و هدف او از ساخت این معبد است: «من اونتاش، پسر هوبانومنا، شاه انزان و شوش هستم. پس از آن که مصالح ساختمانی را به دست آوردم، من در اینجا شهر اونتاش و حریم مقدس را برپا نمودم و آن را در یک دیوار خارجی و یک دیوار داخلی محصور کردم. من معبد بلندی ساختم که شبیه آنچه شاهان پیش ساختهاند نبود و آن را به خدای اینشوشینک مقدس وقف کردم. باشد که ساختمان و زحمت من موقوفهی ایشان شود و لطف و عدل اینشنوشینک در اینجا برقرار بماند.»
(برای دیدن فایل صوتی-تصویری حاوی اطلاعاتی در مورد چغازنبیل، اینجا را فشاردهید)
میز قربانی
در اطراف معبد و بر روی کف اصلی دو سکوی مدور بریده مشاهده میشود که نظرات مختلفی در مورد آنها ابراز شده، برخی آنها را قربانگاه و برخی دیگر مربوط به ستارهشناسی و ساعت خورشیدی دانستهاند. در موزهی لوور پاریس میزی موسوم به میز قربانی (Sacrificial Table) از جنس برنز موجود است که به احتمال زیاد متعلق به این جایگاه است (تصویر).دورتادور میز قربانی دو مار و پنج زن دیده میشوند. اندازه، دقت و ظرافت بالای بهکاررفته در ساخت این میز حکایت از مهارت فراوان فلزکاران دورهی ایلامی دارد.
میراث جهانی
چغازنبیل در سال ١٩٧٩ میلادی از طرف یونسکو در فهرست میراث جهانی قرار گرفت. این محوطه یکی از چند اثر ثبت شدهی ایران در فهرست میراث جهانی است. اهمیت این محوطهی تاریخی به عنوان مهمترین اثر بهجایمانده از دوران حکومت ایلامی، قدمت ٣٠٠٠ سالهی آن همراه با جاذبههای طبیعی از جمله عوامل مؤثر در به ثبترسیدن این مجموعه بهعنوان میراث جهانی بودهاند. فرسایش طبیعی و خسارتهای ناشی از جنگ ایران و عراق، آسیبهای فراوانی را متوجه این شهر کهن نمود. برای جلوگیری از تخریب هر چه بیشتر این منطقه، در سال ١٩٩٨ میلادی، توافقی بین سازمان میراث فرهنگی ایران، یونسکو، بنیاد اعتباری ژاپن و مؤسسهی کراتره فرانسه (مؤسسهی بینالمللی حفاظت از بناهای خشتی)، برای اجرای طرح مطالعاتی حفاظت و مرمت محوطهی تاریخی چغازنبیل در زمینههای مختلف علمی صورت گرفت. در راستای اجرای این طرح، یک پایگاه دائمی پژوهشی شامل آزمایشگاه، بخش حفاظت و مرمت، کتابخانه، بخش رایانهای و بخش مطالعات سفال در قسمت اداری موزهی هفتتپه ایجاد و تجهیز شده است.
تهدید چغازنبیل توسط حفاریهای نفتی
اخیراً گزارشهایی درباره حفاری برای اکتشاف نفت در منطقهی چغازنبیل در خبرگزاریها انتشار یافته است. مسئول واحد حقوقی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری خوزستان هشدار داده است که:
شهر تاریخی چغازنبیل
«شرکت نفت در حریم زیگورات چغازنبیل، اقدام به حفر چاههایی کرده است. این چاهها در سه مسیر انفجاری برای کاوش لایههای زیرزمینی این منطقه حفر شدهاند. باستانشناسان هشدار میدهند هرگونه انفجار به تخریب این اثر باستانی منجر میشود»١.
این خبر دوباره چغازنبیل را در زبانها انداخت و تأثر و نگرانی عمیق دوستداران و محافظان فرهنگ ایرانزمین را برانگیخت.
«آیا حفاریهای نفتی که در سال ١٩٣٥ چغازنبیل را از دل تاریخ بیرون کشید، این بار آن را از صفحهی تاریخ محو خواهد کرد؟!»
تقویم آفتابی زیگورات چغازنبیل
عکس از غیاث آبادی، خرداد ۱۳۷۹
در سه سوی زیگورات چغازنبیل سه بنای کوچک آجری دایرهای شکل ساخته شده است که تنها یکی از آنها که در سوی شمال غربی قرار دارد تا حدودی سالم باقی مانده بود و دیگری که در سوی جنوب غربی قرار دارد به دست مرمتگران عضو هیئت کاوش فرانسوی شبیه به نمونه سالمِ شمال غربی بازسازی شد. در این بازسازی تنها نیمی از بنا ساخته شد و از بازسازی نیمه دیگر صرفنظر شد. بنای شمال شرقی کاملاً از بین رفته و تنها شالوده آن باقی مانده است.
در باره کاربرد این سه بنا نظریههای متفاوتی عرضه شده بود. رومان گیرشمن سرپرست هیئت کـاوش چغـازنبیـل و نیز آندره پـارو از آن به عنوان «پـوستامنـت» به معنای پایه مجسمه نام بردهاند. عدهای دیگر آنرا سکو، نیمکت، مذبح، محراب و قربانگاه دانستهاند؛ و بعضی دیگر به دلیل شکل نیمدایرهای بنای بازسازی شده از آن به عنوان تریبون سخنرانی یاد کردهاند. غافل از آنکه شکل نیمدایرهای آن تنها به این سبب بوده که تنها یک نیمه آن به دست مرمتگران بازسازی شده است. البته و بیگمان احتمال «پایه مجسمه» بودن این بنا منافاتی با کاربرد تقویمی آن ندارد.
در چهار سوی این سه بنا، چهار آفتابسنج آجری به شکل تاقنما یا پنجرهنما ساخته شده است که با آفتابسنجهای رصدخانه نقشرستم شباهت ظاهری دارند.
به گمان این نگارنده، این سه بنا که بر روی هم مجموعه واحدی را تشکیل میدهند، یک رصدخانه یا تقویم آفتابی برای سنجش گردش خورشید و به تبع آن نگهداشتن حساب سال و سالشماری و استخراج تقویم و تشخیص روزهای اول و میانی هر فصل سال یا اعتدالین بهاری و پاییزی و انقلابهای تابستانی و زمستانی بوده است.
چگونگی ایجاد سایهها در تقویم آفتابی زیگورات چغازنبیل
طرح از غیاث آبادی
تغییرات زاویه بین گوشههای آفتابسنجها (که تعدا آنها در مجموع به ۱۲ عدد میرسیده است) با تغییرات زاویه طلوع خورشید در آغاز هر یک از فصلهای سال برابر است. یا عبارت دیگر این آفتابسنجها به گونهای طراحی و ساخته شدهاند که بتوان هنگام طلوع یا غروب خورشید با مشاهده سایههای متشکله در آن، آغاز یا میانه هر یک از فصلها که منطبق با اعتدالهای بهاری یا پاییزی و انقلابهای تابستانی و زمستانی میباشد را تشخیص داد. اینگونه گاهشماری که نه مبتنی بر ماههای دوازدهگانه، که بر مبنای تقسیم برابر فصول به بازههای زمانی برابر است، در نظام گاهشماری گاهنباری ایران بکار میرفته است.
در واقع شکل خاص این تاقنماها که با چند قوس یا ردیفٍ پشت سر هم به ترتیب کوچک میشوند؛ در آیین معماری باستان جایگاه ویژهای داشتهاند که هر چند در آغاز برای کاربرد ویژه آفتابسنجی آن ساخته میشدند، اما بزودی به عنوان یک طرح تزئینی در بسیاری از بناها و بخصوص در دروازه ورودی آن بکار گرفته شد.
نمونه این تاقنماها در بناهای باستانی عیلامی و هخامنشی در شوش، بناهای اورارتویی در پیرامون دریاچه وان، بناهای بینالنهرینی در اوروک و در نیایشگاه سفید، بناهای هخامنشی در تختجمشید، بناهای اشکانی در نسا و هَترا (الحضره)، بناهای ساسانی در فیروزآباد و بیشاپور و تختسلیمان، و نیز در بسیاری جاهای دیگر دیده میشوند.
در چغازنبیل آجرهای سازنده این آفتابسنجها اختصاصاً برای همین کاربرد طراحی و قالبریزی شدهاند و دارای شکل خاص هشت ضلعی میباشند. بر روی شش ضلع بیرونی یک رج از این آجرها، کتیبهای به خط و زبان عیلامی نگاشته شده است:
“من اونتـاش گـال، پسر هـومبـانومنـا، شاه انزان وشوش، من در اینجا بنای محترمی ساختم، یک «سیـان کـوک». در «سـالها» و «روزهـا»ی پر شمار پادشاهی طولانی به دست آوردم. من بنا کردم یک «شونشو ایرپی». من برای خدای گال و اینشوشیناک «سیان کوک» ساختم.”
معنای دو واژه مهــم و کلیدی «سیـان کوک» siyan kuk و «شونشو ایرپی» shunshu irpi مشخص نشده است. م. ج. استٍو از سیانکوک به معنای احتمالی «دیدگاه، چشمانداز، دیدارگاه» نام میبرد (م. ج. استو، چغازنبیل- دور اونتاش، جلد سوم، متون ایلامی و اکدی، ترجمه اصغر کریمی، ۱۳۷۵) و به گمان ما تا حد زیادی به معنای حقیقی آن که مفهوم «رصدگاه» و «رصدخانه» را میرساند، نزدیک شده است. کاربرد این بنا صحت این نامگذاری را تایید میکند.
همچنین علاوه بر آفتابسنجهای فوق، بنای زیگورات چغازنبیل بگونهای ساخته شده است که زاویه خط افق با خطی فرضی که گوشه طبقه اول هر ضلع از بنا را به بالاترین طبقه وصل میکند، کاملاً برابر با زاویه و مسیر حرکت خورشید بامدادی در هنگام اعتدالین است. از آنجا که هر یک از طبقات زیگورات، کوچکتر از طبقات پایینی خود است، از نگاه ناظری که در محل رصدخانه ضلع شمالی ایستاده است؛ خورشید در مدتی کوتاه، چندین بار از پشت زیگورات طلوع و غروب ظاهری میکند. آشنایی کامل و بیشتر با این پدیده میبایست با تماشای فیلم تهیهشده، انجام پذیرد.
ایران زمین ؛ زیگورات چغازنبیل با هدف شناخت بیشتر و ترغیب گردشگران داخلی و خارجی و در راستای کمک به صنعت گردشگری، خبرگزاری ایسکانیوز ، آثار باستانی ، مناطق دیدنی و مناظر زیبای طبیعی ایران را از این پس از طریق تصاویر برگزیده و متن نوشته ها معرفی می کند.
ایران زمین :زیگورات چغازنبیل، چُغازَنبیل نیایشگاهی است باستانی که در زمان ایلامیها ساخته شده و بخش بهجا مانده از شهر دوراونتش است.
این سازه در 1979 در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو جایگرفت.
جایگاه
چغازنبیل در جنوب باختری ایران و دراستان خوزستان جایگرفتهاست. این سازه در ۳۵ کیلومتری جنوب خاوری شهر باستانی شوش در طول جغرافیایی ۴۸ دقیقه و ۳۰ ثانیه و پهنای جغرافیایی ۳۲دقیقه میباشد.
شوش در طول جغرافیایی ۴۸
تاریخچه
این نیایشگاه توسط اونتاش گال (پیرامون ۱۲۵۰ پ.م.)، پادشاه بزرگ ایلام، و برای ستایش ایزد اینشوشیناک ، نگهبان شهر شوش ، ساخته شده است.
مکان جغرافیایی چغازنبیل در ۴۵ کیلومتری جنوب شهر شوش در نزدیکی منطقه باستانی هفت تپه می باشد . ( در محور اصلی شوش به اهواز ) بلندی آغازین آن ۵۲ متر و ۵ طبقه بوده است. امروزه ارتفاع آن ۲۵ متر و تنها ۲ طبقه و نیم از آن باقی مانده است. «چغازنبیل» که نام باستانی این بنا بشمار نمیآید، واژهای محلی و مرکب از دو واژه چُغا (به معنای تپه در زبان لری) و زنبیل است که اشاره ای است به مکان معبد که سابقا تپه بوده و آن را به زنبیل واژگون تشبیه میکردند. این مکان نزد باستانشناسان به دور-اونتَش معروف است که به معنای دژِ اونتش است. اونتاش گال پادشاه عیلامی است که دستور ساخت این شهر مذهبی را داده است. بنای چغازنبیل در میانه این شهر واقع شده است و مرتفعترین بخش آن است. بلندی آغازین این بنا ۵۲ متر در قالب ۵ طبقه بوده است. امروزه ارتفاع آن ۲۵ متر و تنها دو طبقه و نیم از آن باقی مانده است. مسیر دستیابی به چغازنبیل از طریق جاده اهواز به شوش است اما مکان آن دقیقاً بین شوشتر و شوش در کناره رود دز قرار دارد و این خود حکایت از این دارد که در زمان ایجاد زیگورات شهرهای شوش و شوشتر هر دو وجود داشته اند. این نیایشگاه توسط ناپریش (حدود ۱۲۵۰ پ.م.)، پادشاه بزرگ عیلام، و برای ستایش ایزد اینشوشیناک ، الهه نگهبان شهر شوش ، ساخته شده است. و در حمله سپاه خونریز آشور بانیپال به همراه تمدن عیلامی ویران گردید. قرنهای متمادی این بنا در زیر خاک به شکل زنبیلی واژگون مدفون بود تا اینکه به دست رومن کریشمن فرانسوی در زمان پهلوی دوم از آن خاکبرداری گردید. گرچه خاکبرداری از این بنای محدب متقارن واقع شده در دل دشت صاف موجب تکمیل دانش دنیا نسبت به پیشینه باستانی ایرانیان گردید اما پس از گذشت حدود ۵۰ سال از این کشف، دست عوامل فرساینده طبیعی و بی دفاع گذاشتن این بما در برابر آنها آسیبهای فراوانی را به این بنای خشتی - گلی وارد کرده و خصوصا باقیمانده طبقات بالایی را نیز دچار فرسایش شدید کرده است. چغازنبیل جزوه معدود بناهای ایرانی است که در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو ثبت شده است. ضمناً در بعضی از کتب تاریخی نام قدیمی شوش، چغازنبیل نامیده شده است